داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی.

ساخت وبلاگ
به مکانی میرم که جایِ تو نیستی. عکسایی میگیرم که چشم تو نمیبینه. آهنگایی از صنم میخونم که گوشای تو نمیشنوه‌‌. مدلای جدیدی به موهام میدم که چشم‌های تو براشون ذوق نمیکنه‌. شب‌های طولانی میگذره که تو توش داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

-من تمام شَب را استراق سمع و بصر کردم در این پنجره‌ی همسایه‌ی روبرویی. از صبح که میرفتند و می‌امدند و تکاپویِ زندگی داشتند تا الان که علی اقا با خانوم و بچه هایش و اقدس جان با مادرش امده که همان یک دق داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

یچیزی بشه. یچیزی بشه که خوب باشه. انقد خوب باشه که وقتی هر شب، هرشب یه اتفاق گند می‌افته نگم اَه چیکار کنم؟ چیکار کنم که طلسم گریه کردنم رو نشکونم. نگم هِی.‌ نگم. انقد خوب باشه که وسطِ اتفاقای خوبم گُ داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 96 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

  اونشب وسط حال بدیام، "ی" می‌گفت؛ بوی یاس، بوی یاس ِزیاد تصور کن.اما من بوی یاس از یادم رفته بود. بوی مریم. بوی نرگس. بوی شب‌بو. من فقط بوی سیب‌زمینی سوخته و روغن مونده فلافلی‌های بازار یادم بود. بوی داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

اینجوری بود که از یه جایی شبیه تجریش داشتم می‌اومدم پایین. و سوار ماشین پراید مانندی بودم که جلوش یه دوست پسر و دوست دختر، نشسته بودن یه جورایی می‌شناختمشون انگار. پسره به قدری با سرعت می‌رفت که از تر داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

چونکه حُسن ختام ِ تمام حسن ختام‌هاست امروز.جسمم اونجوریه که جارو کشیدی، سیف و دامستوس هم زدی و با دستمال ناژه سبزه تمام توانتو گذاشتی برا تمیزی، بعدش می‌بینی ذهنِ خالی از سکنه‌ت داره یه ضربانِ خیلی ملوییی از خودش نشون می‌ده. و اون تَه‌مَه‌آ یه جمله کوتاه هِی تکرار می‌شه.. اینجوری که: "رَها، رها، رها من! " :))

منتهی به ۲۶ دی ماه ۱۳۹۷

داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

- برای پافی که غمش در لحظه از اطرافش می‌زد بیرون، اما این روز‌ها گلویش را می‌بُرد و خونش را می‌مکد. مِهراول، مهر دوم، مهر سوم... من مهر بود که یکی یکی پشت سر میذاشتم. چهار سال. چهار سیصدو شصت و پنج رو داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

روز اول کاری دونه‌دونه‌ی حرفایی که مامانم می‌زد و قبول نداشتم رو انجام دادم. برای شگونش. برای خوب بودن و خوب موندنِ شگونش. با پای چپ بی‌حواس اومدم بیرون که سریع برگشتم داخل و پای راستمو روی سرامیکای یخِ دی ماه گذاشتم. صدقه رو کردم تو حلقومِ دزدای نااهل و خشنود از اینکه این صدقه با باقی، تفاوت‌های شگرفی داره. آهنگ‌های ملال‌آور رو رد می‌کردم و با آهنگ‌های شادی‌آور فرانسوی به سید خندان گفتم بونژو!

هشتگ تهران-مادرید (ذوق قلبی)

داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 115 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

گاهی/بعضی اوقات/ اغلب، جمله‌ای را می‌خواهیم بگوییم اما نمی‌شود. یا حالا نمی‌خواهیم یا هرچه که به نون اول فعل‌ها منتهی شود. جمله را می‌پیچانیم و هزار کلمه بغل هم می‌نشانیم که از اخر وصلش کنیم به همان ک داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59

ببین چطور شبِ بعد از یک روزِ کاریِ سخت و پُرامیدم را خراب کردی. "برگردِ" سیروان در گوش‌هایم پِلِی شد. و ناخودآگاه گفتم برگرد.. اما به خودم آمدم و تصحیحش کردم گفتم نه. نمی‌خواهم که برگردی. تصحیحش کردم داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59